الر ۚ كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ (1)
الف. لام. را. این قرآن کتابی است از جانب حکیمی آگاه که آیات آن حقیقتی واحد دارد و هدف واحدی را دنبال میکند و در عین حال شرح داده شده و به شاخهها و فصلهای گوناگون تقسیم گردیده است.
أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ (2)
آن حقیقت این است که: جز خدا را نپرستید. به راستی من از جانب او برای شما هشداردهنده و بشارتگرم.
وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ ۖ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ (3)
و این که از پروردگارتان آمرزش گناهان خود را بخواهید، سپس با انجام کارهای شایسته به سوی او باز گردید که در آن صورت خداوند شما را تا مدّتی معیّن که سرآمد عمرتان است از بهرهای نیکو برخوردار میسازد و به هر کس که بر دیگران فضیلتی دارد و درخور پاداشی بیشتر است، پاداش فضیلت او را عطا میکند، و اگر از پرستش خدا روی برتابید، من از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم.
إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (4)
چرا که بازگشت شما به سوی خداست و او بر هر کاری تواناست.
أَلَا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ ۚ أَلَا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (5)
بدانید که مشرکان آن گاه که پیامبر قرآن را بر مردم تلاوت میکند، سینههای خود را به عقب برمی گردانند و سرهایشان را به زیر میافکنند تا خود را پنهان سازند از این که آیات قرآن را شنیدهاند و حجتهای الهی را دریافت کردهاند باید بدانند که خداوند حتی هنگامی که آنان جامههای خوابشان را بر سر میافکنند، آنچه را نهان میدارند و آنچه را آشکار میکنند میداند، چرا که او به راز سینهها داناست. پس چگونه میتوانند بنمایانند که آیات الهی را نشنیدهاند.
۞ وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (6)
چگونه خداوند از نهان و آشکار امور و از راز دلها آگاه نباشد در صورتی که هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر این که روزی اش تنها برعهده خداست و قرارگاه و گردشگاه آن را میداند. همه اینها در کتابی روشن ثبت است.
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ (7)
و اوست آن کسی که آسمانها و زمین را در شش مرحله آفرید و عرش او در آن هنگام بر آب مستقر بود (همه هستی آب بود و او بر آب فرمانروایی میکرد) پس آسمانها و زمین را پدید آورْد تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکارترید. و اگر بگویی: شما پس از مرگ برانگیخته میشوید، قطعاً کسانی که کافر شدهاند خواهند گفت: این سخن جز افسونی آشکار نیست.
وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَىٰ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ ۗ أَلَا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (8)
و اگر عذابی را که بدان تهدید شدهاند تا مدّتی معدود از آنان به تأخیر افکنیم، حتماً از روی مسخره خواهند گفت: چه چیز آن را از ما باز میدارد؟ بدانند روزی که عذاب به سراغشان بیاید، از آنان باز گردانده نمیشود و آن چیزی که به مسخره میگرفتند آنان را فرو خواهد گرفت.
وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ (9)
و اگر از جانب خود رحمتی به انسان بچشانیم و نعمتی در اختیارش نهیم، سپس آن را از او باز گیریم، به یقین او از این که بار دیگر به نعمتهایی دست یابد ناامید میشود و نعمتهایی که داشته ناسپاسی میکند و آنها را از جانب خدا نمیشمرد.
وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي ۚ إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ (10)
و اگر پس از گزندی که به او رسیده است نعمتی به او بچشانیم، حتماً خواهد گفت: همه دشواریها از من دور شد، و میپندارد که دیگر رنجی به او نمیرسد، چرا که او بسیار شادمان و به خود بالنده است.
إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ (11)
اما کسانی که شکیبایی ورزیده و کارهای شایسته انجام دادهاند، نه هنگام سختیها مأیوس و ناسپاس میشوند و نه هنگام راحتی شادمانی میکنند و به خود میبالند. اینانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت.
فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَىٰ إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ ۚ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ (12)
ای پیامبر، رسالت تو جای هیچ گونه تردید و انکار ندارد، پس چگونه است که گروهی آن را دروغ انگاشتهاند؟ آیا برخی از آنچه را به تو وحی میشود وامی نهی و به مردم نمیرسانی و سینه ات از آن به تنگ میآید که مبادا بگویند: چرا گنجی بر او فرو فرستاده نشده یا فرشتهای با او نیامده است؟ این چه انتظار بی جایی است که از تو دارند، تو فقط هشداردهندهای و خدا کارساز و تدبیرکننده امور است.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (13)
یا میگویند: محمّد خود قرآن را بافته و آن را کلام خدا مینامد؟ اگر این ادّعا را دارند، بگو: چنانچه راست میگویید، ده سوره ساختگی مانند آن بیاورید و جز خدا هر که را میتوانید به یاری فرا خوانید.
فَإِلَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَأَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (14)
پس اگر دعوت شدگان به شما پاسخ ندادند و نتوانستند شما را برای آوردن همانند قرآن توانا سازند، بدانید که قرآن تنها به علم خدا نازل شده است و معبودی شایسته پرستش جز او نیست، چرا که اگر میبود، شما را در آوردن مثل این قرآن یاری میکرد. اینک آیا با وجود این دلیلِ روشن به فرمان خدا گردن مینهید؟
مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ (15)
هر کس زندگی دنیا و آراستگی آن را میخواهد و برای آن تلاش میکند، ما در دنیا نتیجه اعمالشان را به طور کامل به آنان میدهیم و آنان در دنیا کاستی نخواهند دید.
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ ۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (16)
اینان کسانی اند که در سرای آخرت بهرهای جز آتش ندارند، و آنچه در دنیا انجام دادهاند بی ثمر است و هر عملی که کردهاند پوچ و تباه خواهد بود.
أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً ۚ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۚ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ ۚ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ ۚ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ (17)
آیا کسی چون پیامبر که بر بینشی از جانب خدا اتکا دارد و بدین وسیله آسمانی بودن قرآن را دریافته است و شاهدی از خود وی به دنبال اوست که بینشی الهی به حقانیت وی و قرآن نازل شده بر او گواهی میدهد و کتاب موسی نیز که پیشوا و مایه رحمت است پیش از او نازل شده و دربردارنده حقایقی از قرآن است، مانند کسی است که از این امور بی بهره است؟ چنین کسانی به قرآن ایمان دارند، و هر کس از گروهها به آن کفر ورزد آتش وعده گاه اوست. پس تو ـ ای پیامبر ـ چون از این ویژگیها برخورداری، در حقّانیّت قرآن تردید مکن، همانا آن سراسر حق است و از جانب پروردگار توست، ولی بیشتر مردم به این حقیقت ایمان نمیآورند.
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ۚ أُولَٰئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الْأَشْهَادُ هَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ ۚ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ (18)
و کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بسته است؟ آنان در روز قیامت بر پروردگارشان عرضه میشوند و گواهان میگویند: اینان کسانی اند که بر پروردگارشان دروغ بستند. بدانید که لعنت خدا بر ستمکاران است،
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ (19)
همانان که از راه خدا باز میمانند و کج آن راه را میخواهند و آخرت را انکار میکنند.
أُولَٰئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ۘ يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ ۚ مَا كَانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُوا يُبْصِرُونَ (20)
آنان با کفر ورزیدن خود، خدا را در این جهان ناتوان نکرده و از سیطره او خارج نشدهاند و جز خدا هیچ سرپرستی که کارشان را تدبیر کند و آنها را به شرک و کفر گرایش دهد نداشتهاند، بلکه خداوند به سزای گناهانشان آنان را به بیراهه برده است. عذاب برای آنان دو چندان خواهد شد، چرا که راه فسق و فجور را برگزیدند و بر آن پافشاری کردند. آنان از شنیدن اخطارها و نویدهای الهی ناتوان بودند و نشانههای خدا را نمیدیدند.
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ (21)
آنان کسانی اند که به خود زیان زده و خویشتن را به هلاکت افکندهاند، و روز رستاخیز با آشکار شدن حقایق، آنچه به دروغ بافته بودند از آنان گم میشود و از افکارشان محو میگردد.
لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ (22)
حقّاً که آنان در سرای آخرت زیانکارترینِ مردمند، چرا که راه نجاتی از آتش دوزخ ندارند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (23)
به یقین، کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند و به پروردگارشان اطمینان داشته و در ایمانشان به او تزلزل نداشتهاند اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند بود.
۞ مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمَىٰ وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ ۚ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ (24)
مثَل این دو گروه مؤمن و کافر، مانند کور و کر در مقایسه با بینا و شنواست، آیا این دو در مثل یکسانند؟ پس آیا توجّه نمیکنید و درنمی یابید؟
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ (25)
به راستی ما نوح را به سوی قومش به رسالت فرستادیم، پس به آنان گفت: من پیامبری هستم که به شما هشدار میدهم و آنچه را که در امر هدایت بدان نیاز دارید برای شما به روشنی بیان میکنم.
أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۖ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ (26)
و این پیام را برای شما دارم که جز خدا را نپرستید، زیرا من از عذاب روزی دردناک بر شما بیمناکم.
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ (27)
مهتران قومش که کافر بودند، بی آن که بیندیشند گفتند: ما تو را جز بشری مانند خود نمیبینیم، و نمیبینیم که جز فرومایگان ما که فرومایگی آنان با یک نظر معلوم میشود کسی از تو پیروی کرده باشد، و نمیبینیم که شما از نظر ثروت و مقام و آگاهی از غیب امتیازی بر ما داشته باشید. ما نه تنها دلیلی بر لزوم پیروی از شما نداریم، بلکه میپنداریم شما دروغگویید.
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ (28)
نوح در پاسخ آنان گفت: ای قوم من، به من بگویید، اگر من بر معجزهای از جانب پروردگارم که رسالت مرا تأیید کند، تکیه داشته باشم و خدا از نزد خود رحمتی (کتاب و دانشی) به من داده باشد که شما را به وسیله آن راه نمایم، ولی آن به دلیل تکبر و لجاجت شما بر شما پوشیده مانده باشد، آیا شما را به پذیرش آن رحمت در حالی که از آن کراهت دارید اجبار کنیم؟
وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ۚ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ إِنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَٰكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ (29)
ای قومِ من، من برای ابلاغ رسالت خود هیچ مالی از شما نمیخواهم، مزد من فقط برعهده خداست. پس تصور نکنید که من مدّعی رسالت شدهام تا مال و ثروتی به چنگ آورم. و من هرگز کسانی را که ایمان آوردهاند از خود طرد نمیکنم، هر چند شما آنان را فرومایه پندارید. آنان پروردگارشان را دیدار خواهند کرد و حساب کارهایشان با اوست. روز حساب حقیقتی است تردیدناپذیر، ولی من شما را مردمی میبینم که از آن بی خبرید.
وَيَا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ (30)
ای قوم من، اگر آنان را از خود طرد کنم، در حقشان ستم کرده و درخور عذاب الهی خواهم شد، آن گاه چه کسی مرا یاری میدهد و از کیفر خدا میرهاند؟ آیا توجه ندارید که این ستمکاری است و خداوند ستمکاران را رها نخواهد کرد.
وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا ۖ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنْفُسِهِمْ ۖ إِنِّي إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ (31)
من به شما نمیگویم که گنجینه نعمتهای الهی نزد من است و میتوانم تهیدستان را بی نیاز کنم، و غیب هم نمیدانم تا به هر خیری روی آورم و از هر بلایی بگریزم، و نمیگویم که من فرشتهام و نیازی به خوردن و آشامیدن ندارم، و درباره کسانی که چشمان ظاهربین شما آنان را حقیر میبیند، نمیگویم که خدا به آنان خیری عطا نمیکند. خدا به آنچه در دل آنان است داناتر است. اگر من درباره آنان چیزی را بگویم که شما میپندارید، از ستمکاران خواهم بود.
قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (32)
سران قوم نوح گفتند: ای نوح، با ما به جدال پرداختی و بسیار هم جدال کردی. اگر از راستگویانی، عذابی را که پیوسته به ما وعده میدهی و ما را بدان تهدید میکنی برای ما بیاور.
قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ (33)
نوح گفت: من آورنده عذاب برای شما نیستم. این خداست که اگر بخواهد آن را برای شما میآورَد، و شما نمیتوانید خدا را از آوردن آن ناتوان سازید.
وَلَا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كَانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ ۚ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (34)
و اگر بخواهم شما را اندرز دهم، چنانچه خدا بخواهد شما را به سزای گناهانتان به بیراهه کشد و عذابتان کند، اندرزهای من به حال شما سودی ندارد. او پروردگار شماست و شما به سوی او بازگردانده میشوید و کارتان در اختیار اوست.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ (35)
ای پیامبر، آیا مشرکان قوم تو میگویند: محمّد خود این داستان را ساخته است و آن را کلام خدا میشمرد؟ بگو: اگر من آن را ساخته باشم گناهکارم و گناه من برعهده خود من است، و من از گناهی که شما مرتکب میشوید و این حقایق را انکار میکنید برکنارم.
وَأُوحِيَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ (36)
و به نوح وحی شد که از قوم تو جز کسانی که ایمان آوردهاند دیگر کسی ایمان نمیآورَد، پس به آنچه میکنند اندوهگین مباش.
وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ (37)
و زیر نظر ما و براساس وحی ما کشتی را بساز، و درباره نجات کسانی که ستم کردهاند با من سخن مگوی، زیرا آنان غرق خواهند شد و این مقدر شده است.
وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ ۚ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ (38)
و نوح کشتی را میساخت، در حالی که هرگاه گروهی از اشراف قومش بر او میگذشتند، او را به خاطر ساختن کشتی مسخره میکردند. نوح در پاسخ آنها میگفت: اگر اینک ما را مسخره میکنید، ما نیز شما را همان گونه که مسخره میکنید، مسخره خواهیم کرد.
فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُقِيمٌ (39)
به زودی خواهید دانست چه کسی را در این دنیا عذابی در میرسد که او را خوار و رسوا میکند و فردای قیامت نیز عذابی جاودانه بر او فرود میآید.
حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ ۚ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ (40)
کار نوح و قومش بدین ترتیب میگذشت، تا آن گاه که فرمان ما در رسید و از آن تنور به نشانه فرارسیدن عذاب، آب فوران کرد، به نوح گفتیم: از هر حیوانی دو تا، یک نر و یک ماده، در آن کشتی حمل کن و نیز خانواده ات ـ مگر آن کسی که پیشتر وعده ما مبنی بر غرق شدن او به اثبات رسیده است ـ و نیز کسانی را که ایمان آوردهاند در کشتی سوار کن و جز عدهای اندک با او به خدا ایمان نیاورده بودند.
۞ وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا ۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (41)
و نوح به افراد خانواده خود و به سایر مؤمنان گفت: در آن سوار شوید که روان شدن و لنگر انداختنش فقط با نام خداست، و خداوند سرنشینان آن را از غرق شدن نجات میدهد، چرا که پروردگارم آمرزنده و مهربان است.
وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ (42)
و کشتی آنان را در میان امواجی کوه پیکر به پیش میبرد، و نوح پسرش را که در کناری دور از کشتی بود ندا داد که: ای پسرک من، با ما به کشتی سوار شو و با کافران مباش که غرق خواهی شد.
قَالَ سَآوِي إِلَىٰ جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ ۚ قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ ۚ وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ (43)
پسر گفت: به زودی بر کوهی که مرا از این آب در امان دارد جای میگیرم. نوح گفت: امروز برای مردم هیچ نگهدارندهای از عذاب خدا نیست، جز برای کسانی که خدا بر آنان رحمت آورده و به آنان توفیق ایمان داده و با ما در کشتی سوار شدهاند. و موج میان آن دو حایل شد و پسر از غرق شدگان گردید.
وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ ۖ وَقِيلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (44)
و گفته شد: ای زمین، آب خود فرو بر، و ای آسمان، از باریدن باز ایست، و آب فرو نشانده شد و کار به انجام رسید و فرمان خدا درباره قوم نوح اجرا شد و کشتی بر کوه جودی قرار گرفت و گفته شد: دوری از رحمت خدا برای مردم ستمکار باد.
وَنَادَىٰ نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ (45)
و هنگامی که موج میان نوح و پسرش حایل شد، نوح پروردگارش را ندا داد و گفت: پروردگارا، پسرم از خانواده من است و قطعاً وعده تو مبنی بر نجات خانواده من حق است، با این حال داوری با توست، که تو بهترین داورانی.
قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ (46)
خدا فرمود: ای نوح، او از کسان تو که وعده نجات آنان به تو داده شده، نیست، خانواده تو به شرط این که صالح باشند نجات مییابند. پسر تو زشت کردار است، پس مبادا آنچه را بدان علم نداری از من بخواهی. من تو را پند میدهم که مبادا از جاهلان گردی.
قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ (47)
نوح گفت: پروردگارا، من به تو پناه میبرم از این که چیزی از تو بخواهم که بدان علم ندارم. اگر مرا نبخشایی و از خطاها مصونم نداری و بر من رحمت نیاوری از زیانکاران خواهم بود.
قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ ۚ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ (48)
گفته شد: ای نوح، با سلامت و امنیتی که از جانب ماست و نیز با نعمتهایی پربرکت که بر تو و همراهانت و بر امّتهای شایستهای که از همراهان تو پدید میآیند نازل میشود، از کشتی فرود آی و از کسانی که همراه تواند امّتهایی ناشایسته پدید میآیند که ما آنان را از متاع دنیا بهره مند میکنیم، سپس عذابی دردناک از جانب ما به آنان خواهد رسید.
تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ ۖ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَٰذَا ۖ فَاصْبِرْ ۖ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ (49)
ای پیامبر، این داستانها از خبرهای غیبی است که آنها را به تو وحی میکنیم. پیش از این نه تو از آن آگاه بودی و نه قوم تو. اکنون که دانستی نوح و پیروانش نجات یافتند و کافران به هلاکت رسیدند، بر آنچه حق است شکیبایی کن که فرجام نیک از آنِ تقواپیشگان است.
وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ (50)
و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را به رسالت فرستادیم، گفت: ای قوم من، خدا را بپرستید، زیرا شما را هیچ معبودی شایسته پرستش جز او نیست. شما با شرک ورزیدن خود جز افترازنندگانی بیش نیستید.
يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (51)
ای قوم من، من برای رساندن پیام الهی هیچ مزدی از شما درخواست نمیکنم، پس تصوّر نکنید که برای دستیابی به مال و ثروت مدّعی رسالت شدهام، مزد من جز برعهده کسی که مرا پدید آورده است، نیست. پس چرا سخنانم را درنمی یابید تا حقیقت برایتان آشکار شود؟
وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ (52)
و ای قوم من، از پروردگارتان آمرزش گناهانتان را بخواهید، سپس با انجام کارهای شایسته به سوی او بازگردید که در این صورت ابرهایی پرباران به سوی شما خواهد فرستاد تا بارانهایی سودمند بر شما فرو ریزند. و نیرویی بر نیرویتان خواهد افزود. پس مبادا با حال شرک و گناه از دعوت من روی برتابید.
قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ (53)
گفتند: ای هود، برای ما حجّت و دلیلی روشن نیاوردهای، و ما برای سخنان تو معبودان خود را رها نمیکنیم و هرگز به تو ایمان نمیآوریم.
إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ ۗ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ (54)
ما درباره تو چیزی جز این نمیگوییم که برخی از معبودان ما به تو گزندی رسانده و خِرد را از تو گرفتهاند. هود گفت: من خدا را گواه میگیرم و شما نیز گواه باشید که من بری هستم از آنچه شما آن را شریک او میپندارید،
مِنْ دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنْظِرُونِ (55)
که آن غیر خداست، پس همگی برای نابودی من نیرنگ کنید و به من مهلت ندهید.
إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ ۚ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (56)
ولی بدانید که کاری از شما ساخته نیست، زیرا من بر خدا که پروردگار خودم و پروردگار شماست توکّل کردهام. هیچ جنبندهای نیست مگر این که او موی پیشانی اش را گرفته و بر آن تسلط کامل دارد. به یقین پروردگار من بر راهی راست قرار دارد و به شیوهای درست عمل میکند. او مرا از نیرنگ شما مصون میدارد و بدین وسیله معجزه رسالت مرا به شما نشان میدهد.
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ ۚ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَيْئًا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ (57)
پس اگر از پیروی من روی برتابید گرفتار عذاب میشوید و من مسئول آن نیستم، زیرا آنچه را که به منظور آن به سوی شما فرستاده شدهام به شما ابلاغ کردم، و پروردگارم شما را هلاک میکند و قومی جز شما را جایگزین شما میسازد و شما نمیتوانید هیچ زیانی به او برسانید، چرا که پروردگارم بر هر چیزی نگهبان است، نه چیزی از او پنهان میماند و نه از سلطه او راه گریزی هست.
وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَنَجَّيْنَاهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ (58)
و هنگامی که فرمان ما صادر شد و عذاب در رسید، هود و کسانی را که با او ایمان آورده بودند، به رحمتی از جانب خود نجات دادیم و آنان را از عذابی سخت رهایی بخشیدیم.
وَتِلْكَ عَادٌ ۖ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (59)
و این قوم عاد بودند که نشانههای پروردگارشان را انکار کردند و با نافرمانی از هود همه فرستادگان خدا را نافرمانی نمودند و فرمان هر ستمکار حق ناپذیری را پیروی کردند.
وَأُتْبِعُوا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ (60)
و در این دنیا لعنتی به دنبال دارند و روز رستاخیز نیز چنین خواهد بود. آن گاه ندایی آسمانی برخاست که: آگاه باشید، قوم عاد به پروردگارشان کافر شدند. هان، عادیان: قوم هود از رحمت خدا دور باشند.
۞ وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ ۚ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ (61)
و به سوی قوم ثمود، برادرشان صالح را به رسالت فرستادیم. گفت: ای قوم من، خدا را بپرستید چرا که شما را معبودی شایسته پرستش جز او نیست، اوست که شما را از زمین پدید آورده و در آن رشدتان داده و از شما خواسته است که در آن آبادانی کنید. پس آمرزش گناهانتان را از او بخواهید، سپس با انجام کارهای شایسته به سوی او باز گردید که پروردگار من نزدیک است و دعاها را اجابت میکند.
قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَٰذَا ۖ أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ (62)
گفتند: ای صالح، پیش از این که ما را به توحید فراخوانی، در میان ما مایه امید بودی و دل بسته بودیم که ما را به راه ترقی درآوری ولی اینک نومید شدهایم. آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان میپرستند باز میداری؟ ما در آنچه تو ما را بدان فرا میخوانی تردید داریم و دعوت تو مایه بدگمانی ما شده است.
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآتَانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ ۖ فَمَا تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ (63)
صالح گفت: ای قوم من، اگر من بر معجزهای از جانب پروردگارم که رسالت مرا تأیید کند، تکیه داشته باشم و او از جانب خود رحمتی (رسالتی) به من داده باشد و مرا به ابلاغ آن فرمان داده باشد، به من بگویید، چنانچه او را نافرمانی کنم و پیامش را ابلاغ نکنم چه کسی مرا یاری میکند و از کیفر خدا میرهاند؟ من اگر به خواسته شما عمل کنم، جز این که به من زیان میرسانید چیزی بر من نخواهید افزود.
وَيَا قَوْمِ هَٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ (64)
و ای قوم من، این ناقه خداست که او آن را از دل کوه برای شما پدید آورده است تا نشانهای بر درستی رسالت من باشد، پس آن را آزاد بگذارید تا در زمین خدا بچرد و آسیبی به آن نرسانید که عذابی زودرس شما را فروخواهد گرفت.
فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِي دَارِكُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ۖ ذَٰلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ (65)
پس آن را کشتند، و صالح گفت: سه روز در دیار خود بهره برید که [پس از این مهلت عذاب دامنگیرتان خواهد شد]، این وعدهای است که دروغ در آن راه ندارد.
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ ۗ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ (66)
پس هنگامی که فرمان ما در رسید، صالح و کسانی را که با او ایمان آورده بودند به رحمتی از جانب خود، از عذاب نجات دادیم و آنان را از خواری آن روز رهانیدیم، چرا که پروردگار توست که نیرومند و شکست ناپذیر است.
وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ (67)
و کسانی را که ستم کرده بودند صیحه فرو گرفت و در خانه هایشان به زانو درآمدند و با چهره بر زمین افتادند و هلاک شدند،
كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا ۗ أَلَا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِثَمُودَ (68)
چنان که گویی در آن جا سکونت نداشتند، آن گاه ندایی آسمانی برخاست که: آگاه باشید! قوم ثمود به پروردگارشان کافر شدند. هان، قوم ثمود از رحمت خدا دور باشند.
وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ (69)
و در حقیقت فرستادگان ما (فرشتگان) با بشارت و نوید به حضور ابراهیم آمدند و سلام کردند. او پاسخ داد که: بر شما سلام باد. پس بی درنگ گوسالهای بریان شده برایشان آورد.
فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ (70)
اما وقتی که دید دستشان به سوی آن نمیرود، ناخوشایندشان دانست و پنداشت که سوء قصدی دارند، ازاین رو در دلش از آنان احساس ترس کرد. فرشتگان گفتند: نترس. ما به سوی قوم لوط فرستاده شدهایم.
وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ (71)
در این هنگام همسر ابراهیم که آن جا ایستاده بود و این ماجرا را نظاره میکرد، عادت ماهانه دید، پس او را به اسحاق و از پی اسحاق به فرزند وی یعقوب نوید دادیم.
قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ (72)
همسر ابراهیم گفت: ای وای بر من! آیا من فرزند میآورم با این که زنی سالخوردهام و این هم شوهر من است که کهنسال است؟ به راستی این چیزی شگفت است!
قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ ۚ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ (73)
فرشتگان به او گفتند: آیا از کار خدا در شگفتی؟ خداست که هر چه بخواهد انجام میدهد، وانگهی رحمت و برکات خاص او همواره بر شما خاندان نازل شده است. چرا که همه زیباییها و کارهای پسندیده و هر جود و کَرَمی از اوست.
فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ (74)
هنگامی که ابراهیم دریافت که مهمانانش فرشتهاند، و دلهره از او دور شد و آن مژده به وی رسید، با ما درباره قوم لوط به چون و چرا پرداخت و از آنان شفاعت کرد،
إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ (75)
زیرا ابراهیم بسیار بردبار بود و در کیفر گنهکاران شتاب نمیکرد، و بسیار دلسوز بود و از گمراهی و هلاکت مردم سخت آزرده میشد، و برای انجام کارها روی به درگاه خدا میآورْد.
يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ (76)
فرشتگان به او گفتند: ای ابراهیم، از این خواسته ات روی بگردان که فرمان پروردگارت در رسیده است و قطعاً عذابی بازگشت ناپذیر به سراغ آنان خواهد آمد.
وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَٰذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ (77)
و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از آن روی که به صورت جوانانی زیبا آمده بودند، حضورشان نزد لوط سبب ناراحتی او شد و دستش از یاری آنان کوتاه گردید، زیرا نمیتوانست در برابر قومش از آنان دفاع کند، و گفت: این روزی دشوار است و شر و بلا سخت بدان آمیخته است.
وَجَاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِنْ قَبْلُ كَانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ ۚ قَالَ يَا قَوْمِ هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي ۖ أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ (78)
قوم لوط که از ورود آن زیبا رویان با خبر شدند، شتابان به سوی او آمدند، و از پیش کارهای زشت مرتکب میشدند. لوط گفت: ای قوم من، اینان دختران منند. آنان را به همسری برگیرید که برای شما پاکیزه ترند. پس از خدا بترسید و مرا در مورد مهمانانم خوار و رسوا مکنید. آیا از میان شما مردی رهیافته نیست که از انسانیّت بهره مند باشد و مرا یاری کند؟
قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ (79)
گفتند: تو خوب میدانی که رسم ما دوری از زنان و روی آوردن به همجنسان است، پس در دختران تو حقی نداریم و تو خوب میدانی که ما چه میخواهیم.
قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَىٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ (80)
لوط گفت: ای کاش به وسیله شما نیرویی میداشتم که مرا یاری کند، یا به تکیه گاهی استوار (قبیلهای نیرومند و مدافع) روی میآوردم.
قَالُوا يَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ ۖ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَكَ ۖ إِنَّهُ مُصِيبُهَا مَا أَصَابَهُمْ ۚ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ ۚ أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ (81)
در این هنگام فرشتگان گفتند: ای لوط، ما فرستادگان پروردگار توییم. آنان هرگز به تو دست نمییابند و نمیتوانند گزندی به تو برسانند. پس، در پاسی از این شب با خانواده ات از این دیار کوچ کن، و هیچ یک از شما نباید روی بگرداند و به پشت سرش بنگرد. اما همسرت را با خود مبر، زیرا عذابی که به دیگران میرسد به او نیز خواهد رسید. قطعاً موعد هلاکتشان همین بامداد است. آیا بامداد نزدیک نیست؟
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ (82)
پس چون فرمان ما مبنی بر عذاب قوم لوط دررسید، دیارشان را زیر و زبر کردیم و سنگهایی از (سجّیل) که لایههایی منظّم داشت بر آن باراندیم.
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ ۖ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ (83)
سنگهایی که نزد پروردگار تو نشاندار بود و هرگز از هدف خطا نمیرفت و آنها از ستمگران دور نیست.
۞ وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ ۚ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ (84)
و به سوی مردم مدین برادرشان شعیب را به رسالت فرستادیم. گفت: ای قوم من، خدا را بپرستید، که شما را معبودی شایسته پرستش جز او نیست، و از پیمانه و ترازو نکاهید. به راستی من شما را در نعمت فراوان میبینم، چه نیازی به اموالِ حرام دارید؟ من بر شما از عذاب روزی فراگیر که هیچ کس را توانِ گریز از آن نیست میترسم.
وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ (85)
و ای قوم من، پیمانه و ترازو را به طور کامل و با عدل و انصاف بسنجید، و هنگام وزن کردن و پیمانه نمودنِ کالاهای مردم، از آنها نکاهید، و در زمین تبهکارانه به فساد برنخیزید.
بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ۚ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ (86)
اگر مؤمن باشید، سودی که از داد و ستد برای شما میماند و خدا شما را بدان راه نموده، برای شما بهتر از مالی است که از راه ناروا به دست میآورید. من بر شما نگهبان نیستم تا بتوانم به خیر و صلاح وادارتان کنم و شما را از شر و فساد باز دارم.
قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ ۖ إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ (87)
گفتند: ای شعیب، آیا نماز تو به تو فرمان میدهد که ما آنچه را پدرانمان میپرستند رها کنیم، یا در اموال خود آن گونه که میخواهیم تصرف نکنیم؟ راستی که تو بردبار و رهیافتهای و برای تو زشت است که آزادی را از ما سلب کنی.
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَىٰ مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ ۚ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ ۚ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ (88)
شعیب گفت: ای قوم من، به من خبر دهید، اگر بر معجزهای که از جانب پروردگار من است و رسالتم را تأیید میکند اتکا داشته باشم و او از جانب خود به من رزقی نیکو (وحی معارف و احکام دین) که شما را به وسیله آن راه نمایم، عطا کرده باشد، آیا میپندارید کاری نابخردانه میکنم که شما را به خدا و پرستش او فرا میخوانم و از داد و ستدهای نادرست باز میدارم؟ من نمیخواهم با شما مخالفت کنم و خود به آنچه شما را از آن باز میدارم، روی آورم. من جز اصلاح امور مردم، تا آن جا که در توان دارم، چیزی نمیخواهم، و توفیق من جز به مدد خدا نیست. فقط بر او توکّل کردهام، و برای انجام کارها فقط به سوی او باز میگردم و از او یاری میطلبم.
وَيَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ ۚ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ (89)
و ای قوم من، مبادا ستیز شما با من سبب شود که مانند آن عذابی که به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید به شما نیز برسد، و قوم لوط از شما دور نیست.
وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ ۚ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ (90)
و از پروردگارتان آمرزش گناهانتان را بخواهید، سپس با ایمان و کارهای شایسته به سوی او بازگردید که پروردگار من بر آمرزش طلبان رحمت میآورد و آنان را دوست میدارد.
قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا ۖ وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ ۖ وَمَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ (91)
گفتند: ای شعیب، ما بسیاری از آنچه را که تو میگویی به روشنی نمیفهمیم و قطعاً تو را در میان خود ناتوان میبینیم، و اگر آن چند تن از خویشاوندان تو که نزد ما محترمند نبودند، حتماً تو را سنگسار کرده بودیم، و تو بر ما قدرتی نداری.
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَهْطِي أَعَزُّ عَلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَكُمْ ظِهْرِيًّا ۖ إِنَّ رَبِّي بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِيطٌ (92)
شعیب گفت: ای قوم من، آیا آن چند تن از خویشاوندان من نزد شما از خدا گرامی ترند که شما او را پشت سر افکنده و به فراموشی سپردهاید؟ در حالی که پروردگارم به آنچه میکنید احاطه دارد.
وَيَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ ۖ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَمَنْ هُوَ كَاذِبٌ ۖ وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ (93)
و ای قوم من، هر کاری که قدرت دارید انجام دهید، من نیز [به آنچه وظیفه دارم] عمل میکنم. به زودی خواهید دانست که چه کسی عذابی به سراغش میآید که او را خوار و رسوا میسازد و چه کسی دروغگوست، و چشم به راه باشید که من نیز با شما چشم به راهم و از شما جدا نمیشوم.
وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ (94)
و هنگامی که فرمان ما در رسید، شعیب و کسانی را که با او ایمان آورده بودند به رحمتی از جانب خود از عذاب نجات دادیم، و کسانی را که ستم کرده بودند صیحه فرو گرفت، پس در خانه هایشان به زانو درآمدند و با چهره بر زمین افتادند و هلاک شدند.
كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا ۗ أَلَا بُعْدًا لِمَدْيَنَ كَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ (95)
چنان که گویی در آن جا سکونت نداشتند. آن گاه ندایی از آسمان برخاست که: هان، اهل مدین از رحمت خدا دور باشند، چنان که قوم ثمود از رحمت خدا دور شدند.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ (96)
و به راستی موسی را با معجزات خود و با قدرتی آشکار که فرعون را از دسترسی به او باز میداشت فرستادیم.
إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ ۖ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ (97)
او را به سوی فرعون و مهتران قومش به رسالت گسیل داشتیم، ولی آنان از فرمان فرعون پیروی کردند، و فرمان فرعون صواب نبود که آنان را به راه راست رهنمون شود.
يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ ۖ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ (98)
روز قیامت پیشاپیش قومش میرود سپس آنان را به آتش درمی آورَد، و بد آبشخوری است آتشی که بدان وارد میشوند.
وَأُتْبِعُوا فِي هَٰذِهِ لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ (99)
و در این دنیا لعنتی بدرقه آنان میشود، و بد عطایی است آن آتش که روز رستاخیز نصیب آنان میگردد.
ذَٰلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْقُرَىٰ نَقُصُّهُ عَلَيْكَ ۖ مِنْهَا قَائِمٌ وَحَصِيدٌ (100)
این بخشی از اخبار آن شهرهاست که برای تو حکایت میکنیم، برخی از آنها هنوز پابر جا هستند و آثارشان باقی است، و برخی درو شده و به کلّی بر باد رفتهاند.
وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَٰكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ۖ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ (101)
ما به آنان ستم نکردیم که عذاب بر سرشان فرو فرستادیم، بلکه آنان خود با شرک ورزیدنشان به خویشتن ستم کردند و سزاوار کیفر شدند. پس هنگامی که فرمان پروردگارت در رسید، معبودانشان که به جای خدا میخواندند آنان را هیچ کفایت نکردند و جز تباهی بر آنان نیفزودند.
وَكَذَٰلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَىٰ وَهِيَ ظَالِمَةٌ ۚ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ (102)
و پروردگارت چون بخواهد شهرهایی را که مردمش ستمکارند به کیفر گیرد، همانگونه گیرد که پیشینیان را گرفت. قطعاً به کیفر گرفتن پروردگار تو دردناک و سخت است.
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَذَٰلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ (103)
به راستی در این رویدادها برای کسی که از عذاب آخرت میترسد نشانهای است بر این که خداوند در روز قیامت مجرمان را کیفر خواهد داد. آن روز روزی است که همه مردم برای آن گرد آوری میشوند و روزی است که همگان (آدمیان، جنّیان و فرشتگان) آن را مشاهده خواهند کرد.
وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ (104)
و ما آن را جز تا سرآمد مدتی که در حال شمارش است به تأخیر نمیافکنیم.
يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ (105)
روزی که آن سرآمد فرا رسد، هیچ کس لب به سخن نمیگشاید، مگر کسی که خدا به او اجازه دهد. در آن روز بعضی از مردم، تیره بخت و بعضی نیکبخت خواهند بود.
فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ (106)
امّا کسانی که تیره بخت اند در آتش خواهند بود و در آن جا ناله و فریادی خواهند داشت.
خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ (107)
تا آسمانها و زمین پابرجاست در آن جا ماندگارند، مگر این که پروردگارت بخواهد آنان رهایی یابند، چرا که پروردگارت آنچه بخواهد انجام میدهد.
۞ وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۖ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ (108)
و امّا کسانی که نیکبختاند، تا آسمانها و زمین برقرار است جاودانه در بهشت خواهند بود، مگر این که پروردگارت جز این را بخواهد، که البته نخواهد خواست، زیرا بهشت را به عنوان عطایی پایان ناپذیر مقرّر کرده است.
فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هَٰؤُلَاءِ ۚ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ ۚ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ (109)
ای پیامبر، اکنون که سرگذشت پیشینیان را بر تو حکایت کردیم و دانستی که آنان بر اثر شرک هلاک شدند، مبادا در عبادت این مردم تردید کنی و گمان بری که شاید حجّتی دارند. آنان جز همان گونه که پیشتر پدرانشان (امتهای گذشته) بی هیچ حجتی غیر خدا را میپرستیدند چیزی نمیپرستند، و قطعاً ما سهم آنان را از عذاب بی کم و کاست به آنان خواهیم داد.
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ ۚ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ ۚ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ (110)
اختلاف و تردید مردم در قرآن بر تو گران نیاید، اختلاف و تردید در کتابهای آسمانی چیز تازهای نیست، ما به موسی نیز کتاب آسمانی دادیم ولی در آن اختلاف شد، و اگر از جانب پروردگارت سخنی صادر نشده بود که برای انسانها در زمین سرآمدی هست، قطعاً میان کسانی که در آن کتاب اختلاف کردند داوری شده و هر کس به سزای کردارش رسیده بود. آری قوم موسی درباره کتاب او سخت در شک و تردید بودند.
وَإِنَّ كُلًّا لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمَالَهُمْ ۚ إِنَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (111)
و قطعاً پروردگار تو به همه کسانی که در کتاب موسی اختلاف کردند سزای اعمالشان را به طور کامل خواهد داد، زیرا او به آنچه میکنند آگاه است.
فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (112)
پس همان گونه که فرمان یافتهای بر این دین پایدار باش و کسانی هم که از شرک توبه کرده و همراه تو ایمان آوردهاند باید پایداری کنند، و مبادا طغیان کنید و از بندگی خدا که خدا در فطرت شما نهاده است منحرف شوید، که او به آنچه میکنید بیناست و در صورت نافرمانی شما را مؤاخذه خواهد کرد.
وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ (113)
و به کسانی که ستم کردهاند (دین خدا را نپذیرفته اند) اعتماد نکنید که آتش دوزخ به شما میرسد و در سرای آخرت جز خدا برای شما دوستانی یاری رسان نیست و آن گاه است که از سوی هیچ کس یاری نمیشوید.
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ۚ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ (114)
در دو طرف روز (صبح و عصر) و نیز در ساعاتی از آغاز شب برای مردم نماز برپادار، زیرا نماز از کارهای نیک است و کارهای نیک گناهان را از بین میبرد. این حقیقت که نیکی زداینده بدی است تذکاری است برای کسانی که به یاد خدا هستند.
وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ (115)
و بر دشواریهای راه رسالت و آزار کافران صبر کن که خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیسازد.
فَلَوْلَا كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُو بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّنْ أَنْجَيْنَا مِنْهُمْ ۗ وَاتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيهِ وَكَانُوا مُجْرِمِينَ (116)
شگفت است که چرا از امّتهایی که پیش از شما میزیستند، گروهی نبودند که قومشان را از فسادگری در زمین باز دارند و از عذاب برَهانند. آری عدّهای اندک باقی ماندند، همانان که چون عذاب فرا رسید نجاتشان دادیم، و کسانی که ستم کردند، از پی لذتها و نعمتهایی رفتند که در آن غوطهور بودند، در حالی که گنهکار بودند.
وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ (117)
و پروردگار تو بر آن نبوده است که شهرهایی را که مردم آن اهل صلاحند به ستم هلاک کند، زیرا او هرگز به بندگانش ستم روا نمیدارد.
وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ (118)
و اگر پروردگار تو میخواست، مردم را امّتی یگانه قرار میداد که همه بر یک آیین باشند، ولی چنین نخواست، از این رو آنان پیوسته بر اثر هواهای نفسانی در دین اختلاف میکنند و در نتیجه به بیراهه میروند،
إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ ۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ ۗ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (119)
مگر کسانی که پروردگارت بر آنان رحمت آورَد و به راه راست هدایتشان کند که خدا آنان را برای همین آفریده است، ولی چون اختلاف کرده و حقّ را گم نمودهاند، وعده پروردگارت درباره آنان تحقق یافته است که: دوزخ را از تمامی جنّیان و آدمیان گمراه پُر خواهم کرد.
وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ ۚ وَجَاءَكَ فِي هَٰذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ (120)
ای پیامبر، هر سرگذشتی را برای تو حکایت میکنیم داستانهای پیامبران را، آنچه دلت را بدان استوار بسازیم، بر تو میخوانیم، و در این سوره آنچه سراسر حقّ است برای تو آمده، و در آن برای مؤمنان پند و تذکّری است.
وَقُلْ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنَّا عَامِلُونَ (121)
و به کسانی که ایمان نمیآورند بگو: براساس همان وضعی که دارید و خیر خود را در آن میپندارید عمل کنید که ما نیز [به آنچه وظیفه خود میدانیم] عمل خواهیم کرد.
وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (122)
و در انتظار فرجام کار خود باشید که ما نیز در انتظار خواهیم بود.
وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ ۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (123)
غیب آسمانها و زمین که فرجام کار تو و کافران را دربردارد و حاکی از پیروزی تو بر آنان است، در اختیار خداست و کارها همه به او بازگشت مییابد و به دست او رقم میخورد، پس او را عبادت کن و بر او توکّل نمای و [بدان که] پروردگارت از آنچه میکنید بی خبر نیست.